بسم الله الرحمن الرحیم
باذن الله (جل جلاله) و اذن رسوله (صلی الله علیه و آله) و اذن مولانا امیرالمؤمنین (علیه السلام)
اعوذ بالله من نفسی
ابراهیم ابن مالک اشتر: هر مرکبی پالان خودش را می خواهد ابواسحاق! نشان کرسی ساده به جای تخت در این قصر مجلل وصله ناجوری است.
مختار: جلوه این تخت خُلق و خو را عوض می کند ابراهیم!
قرار است ما سوار بر تخت باشیم یا تخت سوار ما؟
سادگی ما در این قصر وصله ناجور نیست، شکوه این قصر مجلل در برابر سادگی ما وصله ناجوری است.
بخشی از دیالوگ (مکالمه) سریال مختار نامه
____________________________________________________
پی نوشت1: من دیگه حرفی برای گفتن ندارم!
پی نوشت2:
آمـاده می شویم دو رکـعت عزا کنیم حی علی العزا، که قیامی به پا کنیم
زیبـا تـرین وضوی محرم که گریه است بایـد که اشــــک را به نظر کیمیا کنیم
در این نماز عشق چه مستانه میشود پشت سـر امـــــام زمــــان اقتدا کنیم
هفتــــاد زخـــم پیکر او از گناه ماست نیمــی برای کرببلا...، پس حیــا کنیم
پی نوشت3: ساده بودیم ولی ساده نماندیم دریغ
اللّهم صلّی علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم